اعمال شب و روز عید قربان

اعمال شب و روز عید قربان شب دهم ذیحجه از شب‎های مبارک است. و جزء چهار شبی است که احیاء و شب زنده داری در آنها مستحب است. در شب عید قربان، درهای آسمان باز است. برای این شب اعمالی ذکر شده است: 1- زیارت امام حسین علیه السلام . 2- خواندن دعای "یا دائِمَ الْفَضْلِ عَلیَ الْبَرِیَّةِ" که در شب جمعه هم وارد شده است. اعمال روز عید قربان روز دهم ذیحجه، روز عید قربان است و بسیار روز شریفی است و اعمال آن چند چیز است: ...
ادامه نوشته

عيد قربان؛ جلوه‎گاه تعبد

عيد قربان؛ جلوه‎گاه تعبد عيد قربان كه پس از وقوف در عرفات (مرحله شناخت) و مشعر (محل آگاهي و شعور) و منا (سرزمين آرزوها، رسيدن به عشق) فرا مى‎رسد، عيد رهايى از تعلقات است. رهايى از هر آنچه غيرخدايى است. در اين روز حج‎گزار، اسماعيل وجودش را، يعنى هر آنچه بدان دلبستگى دنيوى پيدا كرده قربانى مى‎كند تا سبكبال شود. صداي پاي عيد مي‎آيد. عيد قربان عيد پاک‎ترين عيدهاست، عيد سر سپردگي و بندگي است. عيد بر آمدن انساني نو از خاکسترهاي خويشتن خويش است. عيد قربان، عيد نزديک شدن دل‎هايي است که به قرب الهي رسيده‎اند. عيد قربان عيد بر آمدن روزي نو و انساني نو است. و اکنون در منايي، ابراهيمي، و اسماعيلت را به قربانگاه آورده‎اي. اسماعيل تو کيست؟ چيست؟! مقامت؟ آبرويت؟ موقعيتت، شغلت؟ پولت؟ خانه‎ات؟ املاكت؟ ... ؟ اين را تو خود مي‎داني، تو خود آن را، ...
ادامه نوشته

تاثیر نماز بر شادابی جسم و روح

 پیامبر اكرم (ص) می فرماید:

" مؤمن ، شوخ و لبخند بر دهان است و منافق بد خلق و گره بر ابرو."

امروزه ضرب المثل ایرانی "خنده بر هر درد بی درمان دواست " مصداق كاملاً علمی پیدا كرده است.

دانش پزشكی در قرن حاضر به وضوح می ....

ادامه نوشته

روز تولد زمین !

 

 اعمال روز دحوالارض

يا حی و يا قيوم

 

الهی!! جون توانستم، ندانستم و چون دانستم، نتوانستم

الهی!! بیزارم از آن طاعتی که مرا به عجب آورد، و بنده آن معصیتم که مرا به عذر آورد.

 

 اعمال این روز در ادامه مطلب ....

ادامه نوشته

سيره اخلاقي امام رضا عليه السلام

سيره اخلاقي امام رضا عليه السلام

حلم
در شناخت ‏حلم امام رضا عليه السلام، شفاعت وى در نزد مامون در حق جلودى كافى است. جلودى كسى بود كه به امر هارون الرشيد به مدينه رهسپار

شد تا لباس زنان آل ابوطالب را بگيرد و بر تن هيچ يك از آنان جز يك جامه نگذارد. وى همچنين بر بيعت مردم با امام رضا عليه السلام انتقاد كرد. پس

مامون او را به حبس افكند و بعد از آن كه پيش از وى دو تن را كشته بود او را خواست. امام رضا عليه‎السلام به مامون گفت: اى اميرمؤمنان! اين

پيرمرد را به من ببخش! جلودى گمان برد كه آن حضرت مى‏خواهد از وى انتقام گيرد. پس مامون را سوگند داد كه سخن امام رضا عليه السلام را نپذيرد

مامون هم گفت: به خدا شفاعت او را درباره تو نمى‏پذيرم و دستور داد گردنش را بزنند.

 

تواضع
در بخش صفات و اخلاق آن حضرت از قول ابراهيم بن عباس نقل شده كه گفت: چون امام رضا عليه‎السلام تنها بود و براى او غذا مى‏آوردند آن حضرت

غلامان و خادمان و حتى دربان و نگهبان را بر سر سفره‏اش مى‏نشاند و با آنها غذا مى‏خورد. همچنين از ياسر خادم نقل شده است كه گفت: چون آن

حضرت تنها مى‏شد همه خادمان خود را جمع مى‏كرد، از بزرگ و كوچك، و با آنان سخن مى‏گفت. او به آنان انس مى‏گرفت و آنان نيز با حضرت انس

مي‎گرفتند.

كلينى در كافى به سند خود از مردى بلخى روايت مى‏كند كه گفت: با امام رضا عليه السلام در سفر به خراسان همراه بودم. پس روزى خواستار غذا شد و

خادمان سيه چرده خود را نيز بر سفره خود نشاند يكى از يارانش به او عرض كرد: اى كاش غذاى اينان را جدا مى‏كردى. فرمود: پروردگار تبارك و تعالى

يكى است و مادر و پدر هم يكى. و پاداش‎ها بسته به اعمال و كردارهاست.

 

اخلاق نيكو
در بخش صفات آن حضرت از ابراهيم بن عباس نقل شده كه گفت: امام رضا عليه السلام با سخن هرگز به هيچ كس جفا نكرد و كلام كسى را قطع نکرد تا

زماني که شخص سخن گفتنش به اتمام مي‎رسيد. و حاجتى را كه مى‏توانست ‏برآورده سازد؛ رد نمى‏كرد. پاهايش را دراز نمى‏كرد و هرگز رو به ‏روى

كسى كه نشسته بود، تكيه نمى‏داد و هيچ كس از غلامان و خادمان خود را دشنام نمى‏داد. هرگز آب دهان بر زمين نمى‏افكند و در خنده‏اش قهقهه نمى‏زد

بلكه تبسم مى‏نمود.

كلينى در كافى به سند خود نقل كرده است كه مهمانى براى امام رضا عليه السلام رسيد. امام شب در كنار مهمان نشسته بود و با وى سخن مى‏گفت كه

ناگهان وضع چراغ تغيير كرد. مرد مهمان دستش را دراز كرد تا چراغ را درست كند ولى امام او را از اين كار بازداشت و خود به درست كردن چراغ

پرداخت. سپس فرمود: ما قومى هستيم كه ميهمانان خود را به كار نمى‏گيريم. همچنين در كافى به سند خود از ياسر و نادر خادمان امام رضا عليه السلام

نقل شده است گفتند: ابوالحسن صلوات الله عليه، به ما فرمود: اگر من بالاى سرتان بودم و شما خواستيد از جا برخيزيد، در حالى كه غذا مى‏خوريد

برنخيزيد تا از خوردن دست ‏بكشيد و بسيار اتفاق مى‏افتاد كه امام بعضى از ما را صدا مى‏زد و چون به ايشان گفته مى‏شد آنان در حال خوردن هستند،

مى‏فرمود: بگذاريدشان تا از خوردن دست‏ بكشند.


كرم و سخاوت
هنگام ذكر اخبار مربوط به ولايتعهدى آن حضرت خواهيم گفت كه يكى از شاعران به نام ابراهيم بن عباس صولى به خدمت آن حضرت آمد و امام به او ده

هزار درهم داد كه نام خودش بر آن ضرب شده بود. همچنين آن حضرت به ابو نواس سيصد دينار جايزه داد و چون جز آن، مال ديگرى نداشت استر خويش

را هم به وى بخشيد. و نيز به دعبل خزاعى ششصد دينار جايزه داد و با اين وجود از وى معذرت هم خواست.

در مناقب از يعقوب بن اسحاق نوبختى نقل شده است كه گفت: مردى به ابوالحسن رضا عليه السلام برخورد كرد و گفت: به قدر مردانگى‏ات بر من ببخش.

امام گفت: به اين مقدار ندارم. مرد گفت: به قدر مردانگى خودم ببخش. امام فرمود: اين قدر دارم. سپس فرمود که دويست دينار به وي بدهند.

همچنين در مناقب از يعقوب بن اسحاق نوبختى نقل شده است كه امام رضا عليه السلام تمام ثروت خود را در روز عرفه تقسيم نمود. پس فضل بن سهل

به وى گفت: اين ضرر است. امام فرمود: بل سود و بهره است. چيزى را كه پاداش و كرامت ‏به آن تعلق مى‏گيرد ضرر محسوب مكن.

كلينى در كافى به سند خود از اليسع بن حمزه نقل كرده است كه گفت: در مجلس ابوالحسن رضا عليه السلام بودم. مردم بسيارى به گرد آن حضرت حلقه

زده بودند و از وى درباره حلال و حرام پرسش مى‏كردند كه ناگهان مردى بلند قامت و گندمگون داخل شد و گفت: السلام عليك يابن رسول الله. من يكى از

دوستداران تو و پدران و نياكان تو هستم، من از حج‏ باز مى‏گردم و خرجى خود را گم كرده‏ام و با آنچه همراه من است نمى‏توانم به يك منزل هم برسم،

پس اگر صلاح بدانى كه مرا به ديارم روانه كنى كه براى خدا بر من نعمتى داده‏اى و اگر به شهرم رسيدم آنچه از تو گرفته‏ام به صدقه مى‏دهم. امام به او

فرمود: بنشين خدا تو را رحمت كند. آنگاه دوباره با مردم به گفت و گو پرداخت تا آنان پراكنده شدند و تنها سليمان جعفرى و خيثمه و من مانده بوديم. پس

امام فرمود: اجازه مى‏دهيد داخل شوم سليمان گفت: خداوند فرمان تو را مقدم داشت. پس امام برخاست و به اتاقش رفت و لختى درنگ كرد و سپس

بازگشت و در را باز كرد و دستش را از بالاى در بيرون آورد و پرسيد: آن خراسانى كجاست؟ پاسخ داد: من اينجايم. فرمود: اين دويست دينار را برگير و

در مخارجت از آن استفاده كن و بدان تبرك جو و آن را از جانب من به صدقه بده. اكنون برو كه نه من تو را ببينم و نه تو مرا. مرد بيرون رفت. سليمان

به آن حضرت عرض كرد: فدايت ‏شوم بخشش بزرگى كردى و رحمت آوردى، پس چرا چهره از او پوشاندى؟ فرمود: از ترس آن كه مبادا خوارى خواهش

را در چهره او ببينم. مگر اين سخن رسول خدا را نشنيدى كه مى‏گويد: آن كه به نهان نكويى آورد با هفتاد حج ‏برابرى مى‏كند و آن كه پليدى و زشتى را

اشاعه مى‏دهد، مخذول و خوار است و كسى كه در نهان گناه كند، آمرزيده است. آيا سخن اول را نشنيده‏اى كه مى‏گويد:

متى آته لا طلب حاجة رجعت الى اهلى و وجهى بمائه (1) ؛ هرگاه بيايم نزد او تا حاجتى طلب كنم به سوى خانواده‏ام بازمى‏گردم در حالى كه صد دينار

دارم.

 

فراوانى صدقات
از ابراهيم بن عباس صولى نقل شده كه گفت: امام رضا عليه السلام بسيار نكويى مى‏كرد و در نهان صدقه مى‏داد و بيشتر اين عمل را در شب‎هاى تاريك

به انجام مى‏رساند.

 

منبع:
كتاب سيره معصومان، ج 5، ص 148، سيد محسن امين، ترجمه، على حجتى كرمانى .
استخراج از سايت تبيان

ميلاد سراسر سرور و فرخنده ي هشتمين اختر تابناك امامت و ولايت حضرت علي بن موسي الرضا عليه آلاف التحية و الثناء را به محضر فرزند بزرگوارشان حضرت بقية الله الاعظم رحي لتراب مقدمه الفدا و تمام محبين آن حضرت خصوصاً شيعيان آن جناب تبريك و تهنيت عرض مي نمايم.

بيايد در اين روز خداوند را به حضرت رضا عليه السلام قسم داده تا عيدي ما را فرج آقا امام زمان و بخشش گناهان و معرفت اهل بيت عليهم اسلام مقرر فرمايد.

سيره علامه طباطبايي در زيارت امام رضا عليه السلام

سيره علامه طباطبايي در زيارت امام رضا عليه السلام

علامه طباطبايي مي‎فرمودند: «همه امامان عليهم السلام لطف دارند، اما لطف حضرت رضا عليه‎السلام محسوس است.» و در نقلي ديگر، بيان مي‎کردند: «همه امامان معصوم عليهم السلام رئوف هستند، اما رأفت حضرت امام رضا عليه السلام ظاهر است.»

و نيز مي‎فرمودند: «انسان هنگامي که وارد حرم رضوي عليه السلام مي‎شود، مشاهده مي‎کند که از در و ديوار حرم آن امام رأفت مي‎بارد.»

ايشان هر ساله به مشهد مشرف مي‎شد حتي در پنج شش ماه آخر عمر با همه کسالتي که داشت به مشهد مشرف شد. يکي از بستگان نزديک ايشان مي‎گفت:

«با آغوش باز با آن کهولت سن و کسالت، جمعيت را مي‎شکافت و با علاقه ضريح را مي‎بوسيد و توسل مي‎جست که گاهي به زحمت او را از ضريح جدا مي‎کرديم ... .»

ايشان مي‎گفت: «من به حال اين مردم که اين طور عاشقانه ضريح را مي‎بوسند، غبطه مي‎خورم ... .»

فرزند ايشان نقل مي‎کردند: در سال آخر حياتشان به دليل کسالتي که داشتند و بنا به تأکيد و توصيه پزشکِ مخصوص نمي‎خواستيم که ايشان به مشهد مقدس بروند. ولي ايشان اصرار داشتند و رفتند.

پس از مراجعت از مشهد، به ايشان گفتم سرانجام به مشهد رفتيد، فرمود: «پسرم جز مشهد کجاست که آدم بتواند دردهايش را بگويد و درمانش را بگيرد؟»

علامه طباطبايي وقتي به مشهد، مشرف مي‎شد، از وي تقاضا مي‎کردند که در خارج از مشهد چون طُرقبه و ... به دليل اعتدال هوا، سکونت داشته باشند و گهگاهي براي زيارت مشرف گردد. ايشان ابداً قبول نمي‎کرد و مي‎فرمود: «ما از پناه امام هشتم به جاي ديگري نمي‎رويم.»

يکي از شاگردان علامه طباطبايي مي‎گويد: «... هيچ به خاطر ندارم که از اسم هر يک از ائمه عليهم‎السلام بدون اداي احترام گذشته باشند. در مشهد که همه ساله مشرف مي‎شدند و تابستان را در آنجا مي‎ماندند وقتي وارد صحن حضرت رضا عليه السلام مي‎شدند، بارها که در خدمتشان بودم و مي‎ديدم که دست‎هاي مرتعش را روي آستانه در مي‎گذاشتند و با بدن لرزان از جان و دل آستانه در را مي‎بوسيدند، گاهي از محضرشان التماس دعا درخواست مي‎شد مي‎گفتند: «برويد از حضرت بگيريد؛ ما اينجا کاره‎اي نيستيم؛ همه چيز آنجاست! »


زماني نويسنده مشهوري بوسيدن ضريح امامان عليهم السلام و اين قبيل احترام نهادن‎ها را تشنيع مي‎کرد. وقتي سخن او را به مرحوم علامه در حرم رضوي عليه السلام عرض کردند، ايشان فرمود: «اگر منع مردم نبود، من از دم مسجد گوهرشاد تا ضريح، زمين را مي‎بوسيدم.»


و روزي در صحن حرم امام رضا عليه السلام شخصي به علامه [که اصلاً اذن نمي‎داد کسي دست ايشان را ببوسد] عرض کرد: «از راه دور آمده‎ام و مي‎خواهم دست شما را ببوسم.» علامه فرمود: «زمين صحن را ببوس که از سر من هم بهتر است! »
يک بار علامه مي‎خواستند به روضه رضوي عليه السلام مشرف شوند. به ايشان عرض شد: « آقا! حرم شلوغ است؛ وقت ديگري برويد! » فرمودند: «خوب، من هم يکي از شلوغ‎ها! » و رفتند. مردم هم که ايشان را نمي‎شناختند تا راهي برايشان بگشايند و در نتيجه، هر چه سعي کردند دستشان را به ضريح مبارک برسانند، نشد و مردم ايشان را به عقب هل دادند. وقتي بازگشتند، اطرافيان پرسيدند: «چطور بود؟» فرمودند: «خيلي خوب بود! خيلي لذت بردم! »

حجت الاسلام معزّي نقل مي‎کند که يک بار در ايام طلبگي به مشهد رفته بودم و در صحن‎هاي حرم رضوي عليه السلام قدم مي‎زدم و به بارگاه امام مي‎نگريستم اما داخل رواق‎ها و روضه نمي‎رفتم. ناگهان دست مهرباني بر روي شانه‎هايم قرار گرفت و با لحني آرام فرمود:

«حاج شيخ حسن! چرا وارد نمي‎شوي؟! » نگاه کردم و ديدم علامه طباطبائي است. عرض کردم: خجالت مي‎کشم با اين آشفتگي روحي بر امام رضا عليه السلام وارد شوم. من آلوده کجا و حرم پاک ايشان کجا! آنگاه مرحوم علامه فرمود:

«طبيب براي چه مطب باز مي‎کند؟ براي اين که بيماران به وي مراجعه کنند و با نسخه او تندرستي خود را بيابند. اين جا هم دارالشفاي آل محمد ـ عليهم السلام ـ است. داخل شو که امام رضا عليه‎السلام طبيب الأطباء است.»

 

منبع: سايت صالحين
استخراج از سايت تبيان.

مرز ميان اسراف و اقتار در کلام امام رضا عليه السلام

مرز ميان اسراف و اقتار در کلام امام رضا عليه السلام

 استاذنت الرضا (عليه السلام) في النفقة علي العيال؟

فقال (عليه السلام): بين المکروهين .

فقلت: جعلت فداک لا والله ما اعرف المکروهين.

قال: فقال له:

يرحمک الله اما تعرف ان الله عز و جل کره الاسراف و کره الاقتار (1)

فقال (عليه السلام): والذين اذا انفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا و کان بين ذلک قواماً. (2)

از امام رضا عليه السلام درباره چگونگي تامين مخارج خانواده جويا شدم، فرمود: (مخارج خانواده) حد وسط است ميان دو روش ناپسند. گفتم فدايت شوم: به خدا سوگند نمي‎دانم اين دو روش چيست؟ فرمود: رحمت الهي بر تو باد، آيا نمي‎داني که خداوند بزرگ اسراف (زياده‎روي) و اقتار (سخت گيري) را ناخوشايند دارد و در قرآن فرموده است: «آنان که هرگاه چيزي ببخشند نه زياده‎روي کننده و نه خست ورزند، و ميانگين اين دو حد را در حد قوامي (مايه پايداري و بقاي زندگي) ببخشند.»

از ديدگاه امام رضا عليه السلام، پس از محدوديت‎هاي گذشته در مسائل مالي و کسب مال، تصرفات در اموال شخصي نيز محدود است، يعني اموالي که طبق اصل مالکيت فردي، به شخص تعلق دارد و اختيار آنها در دست اوست و به ظاهر انگاشته مي‎شود که او مي‎تواند در آنها هر گونه که خواست تصرف کند، در واقع اين چنين نيست، و تصرفات در اموال شخصي نيز محدود و مشروط است، و هر کس در مال خود نيز مجاز نيست هر گونه بخواهد تصرف کند، بلکه تصرف او بايد در حد ميانه و دور از اسراف باشد. هر گونه اسراف و مصرف زياد در اموال شخصي و براي شخص مالک، ممنوع است. انفاق بالاترين و ارزشمندترين نوع تصرف در اموال شخصي است، و شخصي که مال خود را انفاق مي‎کند، بهترين نوع تصرف را در آن انجام داده است، به ويژه که براي افراد خانواده خودش باشد، با اين وصف، اين تصرف نيز محدود و مشروط است. بايد انفاق در حد متعادل و وسط (و حد قوامي) باشد، نه زياده از مقدار لازم و نه کمتر از آن. چنان که در حديث امام رضا عليه السلام بدان اشاره شد.

«اسراف» و «اقتار» ، دو حد نامتعادل و نامعقول و غير قوامي و غير مشروع مصرف است، حد مشروع و معقول، حد ميانه و نظام قوامي قصد، اقتصاد و ميانه‎روي است، چنان که در حديث امام رضا عليه‎السلام بدان اشاره رفت. امام در کلامشان فرمودند: پرداخت مخارج خانواده، ميان دو مرز قرار دارد: مرز اسراف و زياده‎روي (و تجمل‎گرايي و پر مصرفي)، و مرز اقتار (تنگ‎گيري و کمتر از حد لازم خرج کردن) و ايجاد کمبود در زندگي.


با بررسي احاديث ديگري که از امام رضا عليه السلام در اين زمينه رسيده است، به مرزهاي دقيق‎تري از مفهوم اسراف دست مي‎يابيم. در کوچک‎ترين چيزها، حتي آنها که در نظر مردم بي ارزش و دور ريختني جلوه مي‎کند، امام اسراف را روا نمي‎داند. لذا فرمودند:
«من الفساد قطع الدرهم و الدينار و طرح النوي (3) ؛ تکه تکه کردن درهم و دينار (يا هر پولي ديگر که آنها را از استفاده بيندازد)، و دور افکندن هسته خرما (که ممکن است بذر نخلي شود، يا به مصرف ديگري آيد) از جمله کارهاي فاسد و نادرست است.

در آشاميدني‎ها و خوردني‎ها نيز در نظر امام رعايت حد ميانه لازم است، حد ميانه مايه دوام و سلامت مزاج است، و زياده‎روي و پرخوري بدن را مي‎فرسايد و عمر را کوتاه مي‎کند، و موجب انواع بيماري‎ها مي‎گردد. لذا ايشان در اين زمينه مي‎فرمايند:

«لو ان الناس قصدوا في المطعم لاستقامت ابدانهم (4) ؛ اگر مردم حد ميانه را در خوراک رعايت مي‎کردند بدن‎هاشان پايدار (و سالم) مي‎ماند.

حد ميانه در خوردن، متناسب با رشد تن و روان آدمي است. در پوشيدن نيز، رعايت جانب حد ميانه و دوري از تجمل‎گرايي و اسراف لازم شمرده شده است. (5)

 

پي‎نوشت‎ها:

1ـ سفينة البحار، ج 1، ص 615 / الحياة، ج 4، ص 205 .

2ـ سوره مبارکه فرقان، آيه 67 .

3ـ مسند الامام الرضا (عليه السلام)، ج 2، ص 314 .

4ـ الحياة، ج 4، ص 215 .

5ـ اين گونه تعاليم در قرن‎ها پيش که موضوع بازيافت زباله و استفاده از زباله‎ها مطرح نبوده، اعجاز است.

 

منبع:

کتاب امام رضا عليه السلام؛ زندگي و اقتصاد ؛ محمد حکيمي
استخراج از سايت تبيان.

معيار شيعه بودن

معیار شیعه بودن

امام رضا علیه السلام فرمودند: شیعیان و پیروان ما را به سه مساله امتحان کنید:

1- اهمیت به اوقات نماز؛ که آیا اول وقت نماز را برپای می‎دارند یا خیر؟

2- حفظ اسرار؛ یعنی در حفظ اسرار و مسایل محرمانه کوشا هستند یا خیر؟

3- از حیث توانمندی‎های مالی؛ یعنی آیا در مال خود برای برادران دینی سهمی قائلند و دست آنها را

می‎گیرند یا خیر؟

 
منبع:
خصال شیخ صدوق، ج 1، ص 66 .
استخراج از سايت تبيان.