حسين حقيقت نور
حسين حقيقت نور
اين شعر از كتاب "يك ماه خون گرفته،هفتاد و دو ستاره" سروده شاعر تواناي آستان اهل بيت، جناب آقاي غلامرضا سازگار است كه به همت جناب آقاي حسين فتحي تهيه و تنظيم گرديده است.
حسين حقيقت نور
اي خداوند را خجسته جمال يا هلالا لم استتم کمال
آفتاب زماه خوب ترم ثمر جد و مادر و پدرم
مصحف سرخ هيفده آيه سر ني کرده بر سرم سايه
دل زمن برد صوت قرآنت پدر و مادرم به قربانت
سر تو رو به روي محمل من کعبه ي جان و قبله ي دل من
چشم هاي تو محملم را برد صوت قرآن تو دلم را برد
نوک ني در کمال زيبايي ماه رويت شده تماشايي
دم به دم ماه محفلم گردي چند بر گرد محملم گردي
ساربان را بگو اگر داند او مرا دور تو بگرداند
من شدم سايه بان پيکر تو يا شده سايه بان من سر تو
نِي شجر، من کليم محمل طور تو خداوند را حقيقت نور
نيزه از خون حنجرت رنگ است نيزه دارت چه قدر دلسنگ است
هم زتو، هم زدخترت خجلم کم نگاهم کن اي عزيز دلم
من که دستور از تو مي گيرم گر بگويي بمير، مي ميرم
سينه کردم سپر، سپر شکنم؟ يا در اين آستانه سر شکنم
نيزه بر صورت تو چنگ زده که به پيشاني تو سنگ زده
تازه داغ دلم دوباره شده جگرم چون تن تو پاره شده
کاش يک لحظه نيزه خم مي شد دست کوتاه من عَلَم مي شد
مي گرفتم زنوک ني به برت مي زدم بوسه ها به زخم سرت
--- تبیان نت ---