جايگاه و ويژگي هاي مخلصين
جايگاه و ويژگي هاي مخلصين
پيشگفتار :
درود خدا بر پيامبري كه سختيهاي دوران تبليغ و نشر احكام و اوامر الهي را نظير شكستگي دندان ، زخمي شدن به جهت سنگ اندازي كودكان فريب خورده . فراق كساني چون ابو طالبها ، خديجه ها و ... ، تهديدات اعداء و غيره را در راه حضرت دوست تحمل نمود تا امروز بتوانيم از احكامي كامل و صحيحي كه مورد نظر خداوند است ، بهره مند شده و راه حقيقي الهي را بپيماييم .
سلام و درود خاص الهي بر ائمه پاك رسول (عليهم الصلاة و السلام) كه با سخنان كهربار خويش و ايثارها و جان فداهايي كه در راه رسيدن و سينه به سينه كردن زحمات پيامبر گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله) از هيچ امر خدا پسندانه اي دريغ نورزيدند تا حدَي كه همچون حسين (عليه الصلاة و السلام) علاوه بر اهداء طفل شير خوار خود و اهداء جواني كه اشبه الناس خلقاً و خلقتاً و منطقاً به نبي مكرم اسلام (صلي الله عليه و آله) بود ، جان خويش را نيز فداي رضاي الهي كه مثمرشدن دين جدَ بزرگوارشان بود ، كرد و نمونه هاي ديگري ازنمونه ابثارهاي آنان كه تاريغ گواه آنان بوده وهست .
سلام و صلوات بر امام راحل (قدس سره) و شهداي گلگون كفن اين مرز و بوم كه اگر نبود از خود گذشتگيهاي آنان ، هرگز ما و ديگران و آيندگان نمي توانستند به اين راحتي و در اين آرامش زندگي كنند .
از آنجا كه كار هيچ انسان غير معصومي خالي از عيب نيست بي شك اين اثر هم به نوبه خود حاوي عيوب و خطا هايي خواهد بود كه از درگاه احدَيت توفيقات بيشتري را مسئلت دارم .
« و السلام عليكم و رحمـت الله بركاته»
معناي لغوي مخلص
خالص مصدر است و اصل خلوص، آن است كه شئ از آلودگي و پستي صاف باشد1.
« مخلَص به فتح «لام» به صورت اسم مفعول يعني خالص شده و مخلِص به كسر «لام» به صورت اسم فاعل يعني كساني كه داراي اخلاص موسمي و گذرا هستند اطلاق مي شود » .
در معناي اصطلاحي مخلص آورده اند : « الخالصُ كالصافي إلاَّ أنّ َالخالص َ هو َ ما زال َ عنهُ شَوبُهُ بعدَ أَنْ كانَ فيه ِ و الصافي قد يقال ُ لما لا شوب َفيه ِ؛ فحقيقة ُ الاخلاص ِ التبرِّي عنِْ كلِّ ما دونَ اللّه تعالي »2.
خالص مانند صافي ]پاك و بي آلايش ] است ؛با اين تفاوت كه خالص ، آن است كه آميختگي آن ازبين رفته باشد ؛ولي صافي گاهي به آن گويند كه اصلاً آميختگي ندارد؛ و اخلاص بيزاري وپاك كردن دل از هر چه غير خداست3.
« اخلاص پاك كردن نيت از شرك و ريا است (چنانكه تزكيه و تهذيب نفس زدودن روح از صفات ناپسند و كدورتهاي معنوي ، و تطهير ظواهر جسم و بدن از نجاسات و آلودگيهاي ظاهري است) و چون اخلاص امري قلبي و وجداني است نمتوان آن را با ظاهر زيبا و حجم كار ارزيابي كرد »4.
...............................................................................
1. مجمع البيان ، تفسير آيه 94 سوره بقره .
2. نقطه هاي آغاز در اخلاق عملي ، ص 410 .
3. مفردات راغب ، ماده « خلص » .
4. نقطه هاي آغاز دراخلاق عملي ، ص 414 .
جايگاه و ويژگيهاي مخلصين در روايات
پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله) فرمود : عالمان همه به هلاكت در افتند مگر آنان كه به علم خود عمل كنند و عاملان همه هلاك شوند ، مگر آنان كه از روي اخلاص كار كنند .
امام صادق (عليه الصلاة و السلام) – به مفضّل بن صالح - : همانا خداوند را بندگاني است كه خالصانه با وي معاملت كنند و خدا نيز از اجر و پاداش خاص خود به ايشان دهد . اينان كساني هستند كه در روز قيامت نامه هاي اعمالشان خالي است و چون در برابر خداوند متعال با يستند آنها را از رازي كه با وي در ميان گذاشته اند پر كند (راوي مي گويد :) عرض كردم : سرورم ! چرا چنين است ( نامه هاي اعمالشان سفيد و خالي است ) ؟ فرمود : زيرا خداوند شأن آنان را بالاتر از اين قرار داده كه فرشتگان تگهبان از رابطه ي ميان خود و ايشان آگاه شوند .
شيطان در قرآن خطاب به خدا گفت سوگند به عزت تو كه همه ي آنان را گمراه مي كنم . مگر بندگان برگزيده و خالص شده ي تو از ميان آنها .
امام علي (عليه الصلاة و السلام) مي فرمايد : اخلاص نهايت دين است ، اخلاص عبادت مقرّبان است ، اخلاص ملاك و معيار عبادت است ، اخلاص ، اوج ايمان است، رهايي و نجات در اخلاص است ، خوشا بر آنانكه عمل و علمش ، دوستي و دشمني اش، گرفتن و وانهادنش، سخن و سكوتش و كردار و گفتارش تنها براي خدا باشد .
پيامبر(صلي الله عليه و آله) فرمود: هرگاه كاري كردي ، آن را تنها براي خدا انجام ده ؛ زيرا او تنها اعمال خالص بندگان را مي پذيرد .
امام صادق (عليه الصلاة و السلام) خداوند متعال فرموده است : من بهترين شريك هستم ؛ هر كس در عمل خود براي من شريك بياورد هرگز آن را نپذيرم ، مگر عملي را كه خالص براي من باشد.
امام علي (عليه الصلاة و السلام) مي فرمايد : عبادت خالص اين است كه آدمي جز به پروردگارخويش اميد نبندد و جز از گناه خويش نترسد .
امام صادق (عليه الصلاة و السلام) فرمود: عمل خالص آن است كه نخواهي كسي جز خداوند، تو را بر انجام آن بستايد.
پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمود: هيچ بنده اي چهل بامداد براي خدا اخلاص نورزيد مگر آنكه چشمه هاي حكمت از دلش به زبانش جاري شد .
پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله) مي فرمايد : هرگاه دل بنده ام را بنگرم و در يابم كه از روي اخلاص و براي خشنودي من طاعتم را به جا مي آورد ، راستگرداني و تدبير او را خود به عهده مي گيرم.
امام صادق (عليه الصلاة و السلام) فرمود: هر كه نيِّت را خالص گرداند از پستي دور ماند.
امام صادق (عليه الصلاة و السلام) مي فرمايد : همه ي اشياء در برابرمومن خاشعند و از هيبت او مي هراسند. سپس فرمود : اگر براي خدا اخلاص ورزد خداوند همه چيز ، حتي گزندگان و در ندگان زمين و پرندگان هوا را از او بترساند»1.
1. منتخب ميزان الحكمه ،ج اول\صص321- 318
بندگان مخلص در قرآن
و در باره ي حضرت موسي (علي نبينا و آله و عليه السلام) مي فرمايد : « والذكرْ
في الكتابِ موسي إنَّهُ كانَ مخلصا و كانَ رسولا نينا»2.
در اين كتاب [:قرآن ] از موسي ياد كن كه او مخلَص بود و رسل و پيامبر والا مقامي بود .
مخلَص به صورت اسم مفعول يعني خالص شده . پروردگار عالم در مقام معرفي اين دو پيامبر (موسي و يوسف ) مي فرمايد: آنها از مخلصين«فتح لام» يعني خالص شده ها و ميان مخلَص«فتح لام» و مخلِص«كسر لام » فاصله ي زيادي وجود دارد ، زيرا واژه ي مخلِص«كسر لام » به كساني كه داراي اخلاص موسمي و گذراهستند نيز اطلاق شده است.
مثلا درباره ي كساني كه در ميان امواج دريا از وسايل مادّي نا اميد شده و آنگاه خداي را مي خواند كلمه ي اخلاص آمده است ، چنانكه مي فرمايد : « فإذا ركبوا في الفلك ِ دعوَُالله َ مخلصينَ لهُ الدّّينَ فلمّا نجّينهم إلي البرِّ إذاهم ْ يشركونْ »3.
.......................................................................
1. نقطه هاي آغاز در اخلاق عملي ، ص 413.
2. همان ، ص 414.
3. عنكبوت \ 24 .
هنگامي كه سوار بر كشتي شوند خداوند رابااخلاص مي خوانند [ و غير او را فراموش مي كنند] ، امّا همين كه خدا آنه را نجات داد و به ساحل رساند دوباره مشرك مي شوند .
همچنين درباره ي گروهي ديگر از اين افراد مي فرمايد : « و إذا غشيهمْ موجٌ كا لظُّللٍ مخلصينَ لهُ الدّينَ فلمّا نجّينهم مقتصدٌ و ما يجحدُ باياتنا إلاّ كلُّ ختّار ٍ كفورٍ»1. و هنگامي كه موجي همچون ابرهاي سياه [ در سفره هاي دريايي ] آنها را بپوشاند[ و بالاي سر آنها قرار گيرد ] خدا را با اخلاص مي خو انند ، امّا همين كه خداوند آنها را به خشكي نجات داد بعضي از آنان به راه ميانه مي روند [ و به ايمان خود وفا دار مي مانند، در حالي كه برخي ديگر فراموش مي كنند و راه كفر در پيش مي گيرند ] . و آيات ما را هيچ كس جز پيمان شكنان كفران كننده انكار نمي كند .
از اين آيات استفاده مي شود كه كلمه ي مخلِص«كسر لام » داراي مفهوم عامي است كه شامل شا گردان كلاس اول مدرسه ي اخلاص نيز مي شود و حتي مشركان بت پرست و متكّي به مظاهر فريبنده ي دنيا را ( كه در اثر گرفتاري در امواج متلاطم دريا از تمام وسايل مادّي نا اميد شده و به خداي يگانه روي مي آورند ) نيز در بر مي گيرد و حال آنكه ساعتي بعد كه به ساحل مي رسد خداوند يگانه را فراموش كرده و دوباره مشرك مي شوند طبيعي است آنها كه در مراحل نخستين راهند در برابروساوس شيطاني و هواهاي نفساني آسيب پذيرند و آنها كه بتوانند در برابر اين خطرها ايستادگي نمايند و خود را از گناه حفظ كنند بسيار اندكند . ولي
مخلَصين «فتح لام » - يعني خالص شده ها – كساني هستند كه مدارج اوليه ي كمال را به خوبي پيموده و به مقام عصمت نائل شده و از ولايت شيطان و نفس امّاره بيرون رفته و در وادي ولاية الله گام بر مي دارند . يوسف پيامبر از اين گروه است ،
- لقمان \ 32 .
زيرا يوسف در آن موقعيت حساس و حالت بحراني كه براي او پيش آمده بود همچون كوه ايستاد و هر چه آن زن از او تمناي كامجويي كرد و تمام درها را محكم بست تا يوف نتواند فرار كند ، امّا يوسف در جواب او گفت معاذ الله (به خدا پناه مي برم ) و با قاطعيت هر چه تمامتر خواسته ي نا مشروع او را رد كرد و براي اينكه خود را از شرّ او بر هاند با سرعت به سوي در دويد و در بسته به روي او گشوده شد و خدا او را مشمول امدادهاي غيبي خويش گردانيد .
گر زليخا بست درها هر طـرف يافت يوسف هم زجنبش منصرف
باز شد قفل در و شد ره پديـد چون توكـل كرد يوسف بر جهيد
گر چه رخنه نيست عالم راپديد خيره يوســف وار مي يابد دويد
تا گشايد قفل وره پيدا شــود سوي بيــجايي شما را جا شود 1.
بي شك ، رسيدن به اين مرحله از تهذيب و تز كيه علاوه بر توفيقات الهيه و امدادهاي غيبي مبارزه ي پيگير با هواي نفس لازم دارد و كسي كه نتواند از خواسته هاي دروني خود چشم بپوشد و هر چه دلش خواست انجام بدهد ، هرگز به اين مقام نمي رسد .
اگر دل از غم دنيـا جدا توانـي كرد نشاط و عيش به باغ بقا تواني كرد
وگر به آب رياضـت برآوري غسلـي همه كدورت دل را صفا تواني كرد
وليك اين عمل رهروان چالاك است تو نازنيـن جهاني، كجا تواني كرد
1. مثنوي معنوي، دفتر پنجم ، ص876
خلاصه اينكه دلي ميتواند صفا ونورانيت پيدا كند كه خواست پروردگار را بر هوايي ديگر در سر نيروراند . و به ديگر سخن ، كسي مي تواند در زمره ي مخلصين «فتح لام » قرار گيرد كه تمتم اعالش تنها براي خدا باشد ، چنانكه خاتم پيامبران (صلي الله عليه و آله) به ابلاغ و اعلام اين نكته مأمور بوده كه فرمود :
« قلْ إ نَّ صلوتي و نسكي و محياي َ و مماتي للهِ ربِّ العالمين َ لا شريكَ لهُ و بذلكَ أُ مرتُ و أَ نا أَوَّلُ المسلمينَ » 1
نشانه هاي اخلاص
..... علامت مخلص چهار چيز است : دلش پاك ، اعضا و جوارش سالم ، خيرش مبذول و شرّش مأمون است (يعني مردم از خيرش بهره مند و از شرّش در امانند ) .
امام باقر (عليه الصلاة و السلام) فرمود: « لا يكونُ العابدُ عابدا للهِ حقَّ عبادتهِ حتّي ينقطعَ عنِ الخلقِ كلّهِ إليهِ فحينئِذٍ يقولُ هذا خا لصُّ لي فيتقبَّلهُ بكرمهِ » 3.
هيچ عابدي خدا را آنچنان كه شايسته ي اوست پرستش نمي كند مگر آنكه اميدش از تمام خلق بريده شود . در اين هنگام خداوند مي فرمايد : اين بنده خالص من است . آنگاه او را با لطف و كرمش مي پذيرد .
امام صادق (عليه الصلاة و السلام) مي فرمايند : « أَلعملُ الخالصُ الذّي لا تريدُ أنْ يحمدكَ عليهِ أحدٌ إلاَّ اللّهُ عزَّوجلَّ »4.
...............................................................................................
1. انعام آيات 162 و 163
2. تحف العقول ،ص 16
3. مستدرك الوسائل ،ج1\ ص 10 .
4. اصول كافي ،ج2 \ ص 12 ، حديث 4.
عمل خالص آن است كه نخواهي كسي جز خدا تو را براي انجام آن ستايش كند.
امير المومنين (عليه الصلاة و السلام) فرمود : « .....و منْ لمْ يختلفُ سرُّهُ و علا نيةُ و فعلهُ و مقالتهُ فقدْ أدَّي الأَ مانةَ و أَخلصَ العبادةِ .... »1.
.... كسي كه نهان و آشكار و كردار و گفتارش يكسان باشد ، به راستي امانتش را ادا و عبادش را خالص كرده است .....
امير المومنين(عليه الصلاة و السلام) مي فرمايند : « تمام الإخلاصِ تجنبُّ المعاصي »2. كمال اخلاص اجتناب از گناهان است
و فرمود : « ألزُّهدَُ سجيَّةُ المخلصينَ »3. زهد شيوه ي مخلصان است .
از امام صادق (عليه الصلاة و السلام) نقل شده : « ما بلغَ عبدٌ حقيقةَ الإخلاصِ حتّي لا يحبُّ أنْ يحمدَ علي شيءٍ منْ عملِ للهِ »4.
هيچ بنده اي به حقيقت اخلاص نمي رسد مگر آنكه دوست نداشته باشد كه مردم او را بر كارهايي كه براي خدا انجام داده ستايش كنند .
اسباب و عوامل خلوص
« سببُ الإخلاصِ أليقينُ »5. يقين منشأ اخلاص است .
« الإخلاصُ ثمرةُ ا ليقينْ » 6. اخلاص ميوه يقين است .
« الإِخلاصُ العملِ منْ قوَّةِ اليقينِ و صلاحِ النِّيَّةِ » 7. اخلاص عمل از يقين قوي و نيك انديشي سر چشمه مي گيرد.
-
نهج البلاغه ، نامه ي 26 .
-
بحار الأنوار ، چاپ بيروت ، ج 74 \ ص 213
-
عده الداعي ، چاپ بيروت ، ص 217 ، مشكوةالأنوار ،ص 11
-
فهرست موضوعي غرر ، ص 433
-
همان ، ص 93
-
همان ،92
-
همان ، ص 91
« علي قدرِ قوَّةَ الدّينِ يكونُ خلوصُ النِّيَّةِ » 1 . خلوس انسان به اندازه قوت دين اوست .
« أوَّلُ الإخلاصِ الناسُ ممّا في أيدي النّاسِ »2 . سر آغاز اخلاص نااميدي از ما سوي الله است .
آثار و فوايد اخلاص
1- بصيرت و نورانيت دل : رسل خدا (صلي الله عليه و آله) فرمود: « ما أخلصَ عبدُ للهِ عزَّوجلَّ أربعينَ صباحا إلاّ جرتْ ينا بيعُ الحكمةِ منْ قلبهِ علي لسانهِ»3.
هيچ بنده اي چهل روز متوالي قدم در وادي اخلاص ننهاد جز آنكه چشمه هاي حكمت و معرفت از قلبش بر زبانش جاري شود.
قدر دل و پايــه ي جان يافتـن جز به ريـــاضت نتـوان يافتن
جثّه ي خود پاكتر از جان كنـي چون كه چهل روز به زندان كني
مرد به زندان شرف آرد به دست يوسف از اين روي به زندان پشت
رو به پس پرده و بيـــدار باش خلوتـــي پرده ي اسرار باش 4.
2- حكمت و معرفت : حكمت و معرفت نيز يكي ديگر از آثار و فوايد اخلاص است كه اين مطلب از روايت فوق به خوبي استفاده مي شود .
.....................................................................................................
-
همان ص ،430
-
همان ، ص 42
-
بحار الأنوار ، چاپ بيروت ،ج 67\ ص242؛ عيون اخبار الرضا ، ج2 \ ص68 . اين حديث با اندكي تفاوت در عدّة الداعي (چاپ بيروت ، ص 232) و بحار الأنوار (ج 67 \ ص 249) و الترغيب و الترهيب (ج1 \ ص 56 ) آمده است .
-
كشكول شيخ بهايي ،ج1\ ص74 ، انتشارات شركت طبع و نشر قم .
3- خضوع تمام ما سوي الله در برابر انسان مخلص : « إنَّ المومنُ ليخشعُ لهُ كلُّ شيءٍ ثمَّ قالَ : إذا كانَ مخلصاً للهِ أخافَ اللهُ منهُ كلَّ شي ءٍ حتّي هوَّ امَّ الأرضَ و سبا عها و طيرالسماءِ 1.
4- كفايت امر و درمانده نشدن در كارها : « قالَ اللهُ عزَّوجلَّ لا أَطَّلعُ علي قلبِ عبدٍ فأَعلمُ منهُ حبُّ الإخلاصِ لطاعتي ولوجهي و ابتغاءَ مرضاتي إلاّ تولّيتُ تقويمهُ و سياستهُ »2.
خداوند عزَّوجلَّ فرمود : اگر بنده ي خود را دوستدار اخلاص و خدا جوي بيابم اداره ي امور اورا شخصا ً به عهده مي گيرم .
5- سعادت وكاميابي :امير المومنين(عليه الصلاة و السلام) :«.... أخلصوا أَ عما لكم تسعدوا »3. .... اعمال خود را خالص كنيد تا سعاتمند شويد .
و فرمود :« ألإخلاصُ أعلي فوز ٍ » 4. اخلاص بالا ترين كاميابي است .
6- بالاترين اعمال و قبولي آن : پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) فرمود : « أيِّها النّاسُ أُخلصوا أعمالكم للهِ تعالي فإنَّ اللهَ لا يصلُ إلاّ ما خلصَ لهُ»5.
اي مردم ! اعمالتان را براي خداي متعال خالص كنيد زيرا خدا عملي را مي
پذيرد كه فقط براي او باشد .
نيكي چه كرده ايم كه تا روزي نيـــكو دهند فرد عمل مارا
انباز ساختيم و شريكي چنـد پروردگار صانع يكتـــــا را
بر داشتيــم مهره ي رنگين را بگذاشـــــتيم لو لو لا لا را
.............................................................................
1. بحار الأنوار ، ج 67 \ ص 248 ، حديث 21 .
2. همان ، ج 82 \ ص 136 ، حديث 16 ؛ مصباح الشريعة ، باب السجود .
3. فهرست موضوعي غرر ، ص93 .
4. همان ، ص 91 .
5. نفسير قرطبي ،ج5 \ ص 180 ذيل آيه ي 36 سوره ي نساء .
7- كمال عبادت : حضرت جواد الأئمه (عليه الصلاة و السلام) فرمود :« أفضلُِ العبادةِ الإخلاصُ »1 . برترين عبادتها اخلاص است .
يعني اصل عبادت اخلاص است و ساير اعمال در سايه ي اخلاص عنوان عبادت پيدا مي كند و كامل مي شود .
« وَ آخِرُ دَعْوانا أنِ الْحَمدُ للهِ رَبِّ الْعالَمينَ »
1. بحار الانوار، ج67/ ص249 .